این هم در وصف باران آبان، معمولا تهران تا آبان ماه خبری از بارون نیستش (از اول تابستون)؛ تابستون و مهر معمولا گرم هستند و از آبان هستش که کم کم بارون شروع میشه (البته بعضی سال ها اینطوریه) این هم در دوران دبیرستان در انتظار بارون آبان نوشتم.
دلم دارد چشم باران | دل ندارد تاب آبان | |
ببار کین بار تا نشینم | ||
پشت شیشه | مه نیلی | مه و بادان |
وزد بادی چو گردابی | مر خروشان وزد آبی | |
کند غلغل کف شیشه | شدهست بلبل کف شیشه | |
بخیز ای نم ز سوی خاک | شود جاده، شود ره پاک | |
نسیم آب خنک کن دل | دلم دارد چشم باران | |
دلم خواهد عطر باران | بدون هیچ چتر باران | |
نماهنگ بارش و آب | نقطه نقطه سطر باران |
خب حتما متوجه نظم خاص این شعر شدید، چون گاهی قافیه در مصرع اول و دوم هر بیت اومده و گاهی در دو بیت در مصرعهای 1 و 2 و 4. وزن این شعر مبتنی بر تکرار «مفاعیلن» است. اگر هر مصرع رو «مفاعیلن مفاعیلن» در نظر بگیریم مصرع چهارم (که کل خط سوم احتمالا باشد) وزن نا هماهنگی (سه «مفاعیلن») داره ولی بازهم به گوش مینشینه به خاطر همین مسئله میشه گفت این شعر در قالب شعر نیمایی با تکرار «مفاعیلن» جا میگیره. (هرچند اون موقع تصوری از این مسئله نداشتم 😁)
این شعر رو احتمالا قبل از آبان نوشته بودم. میخواستم مهرماه پستش کنم. متاسفانه نوشتۀ کاملش رو پیدا نکردم و این رو هم از حفظ نوشتم و قسمتیش رو احتمالا نیاوردم.
برای بررسی وزن شعر اینجا کلیک کنید.