شعر «هایپریون» دربارهی اینکه انسان هر چه قدر رشد کنه و به مراتب بالاتری دست پیدا کنه همچنان اسیر جسم و برخی نیازهای اولیه اونه و به علاوه همه انسانها در ابتدا مرحلهای رو گذروندن که بسیار ناتوان و نیازمند بودن. «هایپریون» در واقع نام طویلترین درخت جهانه که در اینجا انسان به اون تشبیه شده. این یکی هم مربوط به دوران دبیرستانه و برخی از ابیاتش رو فکر کنم که فراموش کردم. 😁
هایپریون گر به فلک سر بنهد |
دانهای لَر بود ز پستی گذرد |
او تن و قوت به بن پست کند |
دین هنوزم که فلک مینگرد |
دان نه به آن که او تواضع بکند |
هم و نه آن دور شود او ز غلط |
نیازیست وُ را ز آن گام نخست |
همی چنان شیر گرسنه بغرد |
دان نه من آن که چون عوام، چو آدمی |
کین بدنم تا به ابد میطلبد |
که آدمی هرچه بُوَد جسم و نیاز |
مر ز روانش نتواند بکَنَد |
همانطور که گفته شد هایپریون نام بزرگترین درخت جهان است. لَر به معنای ضعیف آورده شده است. بیت دوم به این اشاره شده که با این که درخت هایپریون به آسمان رسیده است اما همچنان توانمندی و استقامت خود را مدیون ریشههایی است که در خاک پست دوانده است و در بیت سوم میگوید که این نشان از تواضع او و امر خوب و بد و غلط نیست (البته میتوان اینطور برداشت کرد ولی مبحث ما در اینجا نیست) بلکه به دلیل نیازیست که او همچنان به ریشه و تغذیه او از آن دارد همان نیازی که از ابتدا به همراه داشت. و انسان نیز همینگونه هر چقدر هم که رشد کند به جسم نیازمندش متکیست و نیازهای اولیهای دارد که باید برآورده شود. (البته در این دنیا 😁)