loading...

شعربلاگ

خودنوشته‌هایی در قالب شعر و ترانه

مهدی جیم بازدید : 124 شنبه 08 خرداد 1400 نظرات (1)

     این شعر رو درباره «تقلب کردن سر جلسه امتحان» نوشتم. ماجرا از اونجایی شروع شد که یک کانال تلگرامی درخواست داده بود تا کاربرا شعرهای طنزشون رو بفرستن تا به صورت ویس در بیارن. منم این نظم رو نوشتم و براشون ارسال کردم (دوران دبیرستان). لازم به گفتن نیست که خوششون اومد و تو کانالشون گذاشتن 😁. شما هم بخونید و لذت ببرید.

سر جلسه، تو مدرسه

امتحانای هندسه

وحی خدا به هرکسی

رسد به من نمی‌رسه

عُرضه ندارم که کنم

تقلب از روی کتاب

تا که کتابو وا کنم

ذارتی مراقب می‌رسه

قُدقُدکُنان، جیک‌جیک‌کنان۱

«نمی‌رسونه هیچ‌کسی؟»

که از قضا هم برسه

چه می‌رسه؟ فقط پَسی

درد نیارم سرتون

که آخر این جلسه

نمره‌ی بدبخت من۲

وای به ده هم نمی‌رسه

     «وحی خدا» استعاره از تقلبه 😁 چیزی که بسیار با ارزشه و از جایی مقدس می‌رسه 😂. دیدید یه جوجه وقتی گرسنه‌شه و یا در عجز و ناتوانی چطور جیک جیک می‌کنه! و به دنبال غذاست؟ 😭 بله کسی که درس نخونه سر جلسه امتحان ممکنه به همچین عاقبتی دچار شه. و «پَسی» هم که باهاش آشنا هستید: «اصابت کف دست شخصی دیگر بر پَس گردن» 😂 (پس‌گردنی)

     ولی خودمونیم تقلب نکنید، بشینید درساتون رو بخونید تنبلی نکنید عه 😠😜.

     برای دیدن این پست در اینستاگرام کلیک کنید


۱. بخونید قُقُد کنان، جیجیک کنان، گرچه سریع هم خونده بشه کفایت میکنه
۲. بخونید «نمره‌یِ بد - بَخـــت - تِ من»
   دسته‌بندی: شعرهای دبیرستان , فان ,
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط amir در تاریخ 1400/03/16 و 0:48 دقیقه ارسال شده است

خوب ولی کوتاه بود.
چشم حتما درس میخونیم و تنبلی نمیکنیم 😉.
پاسخ : شاید در آینده ادامه‌ش دادم؛ شکلک


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 17
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 30
  • باردید دیروز : 46
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 76
  • بازدید ماه : 92
  • بازدید سال : 7,651
  • بازدید کلی : 15,203