این یکی رو همین طوری نوشتم :) در ادامه توضیحات رو میدم.
یک رَمَل خواهم بسازم، چون مثمن مر بسازم |
بر دلم خوش آمدهس این، قافیه هر شد بنازم |
سالماس این بحر چون باشد مکرر فاعلاتن |
فاعلاتن فاعلاتن پشت هم در فاعلاتن |
نیت خود میندانم!، حوصله سر رفته یا چه |
مست شاید گشتهام، شیدا ندانم خسته یا چه |
گویم آن هرچه که شد گر بد نشد آورده شد گیر |
جان من بر من مده بارت کنم مر یک دل سیر |
در پی این بیثمربازی بدان من میروم که |
تا چو خسته گردم و هوش روبد، از سرم که |
بیثمربازی نپنداری چنانی بیثمر که |
میکند خلاقیت را آنچنانی در نگر که |
خب بیثمربازی در اینجا با بازی با وزن «بحر رمل مثمن سالم» شروع میشود که شامل چهار فاعلاتن در هر مصرع هست؛ رمل دلالت بر تکرار فاعلاتن، مثمن دلالت بر هشت فاعلاتن در هر بیت و سالم هم دلالت بر اینکه فاعلاتن همیشه ثابت است دارد (دو بیت اول). بیتهای پنج و شش هم در وصف بیثمربازیست که خلاقیت ایجاد میشه. ممکنه بعداً طولانیتر هم بشه.
دستهبندی:
فان ,